بازمی آیدصدای چک چک غم.........بازماتم
من به پشت شیشه های تنهایی افتاده
نمی دانم.....نم فهمم
کجای قطره های بی کسی زیباست؟؟؟؟؟؟؟؟
*******
نمی فهمم،چرامردم نمی فهمند
که آم کودک که زیرضربه های شلاق باران سخت میلرزد
کجای ذلتش زیباست.
*******
نمیفهمم کجای اشک یک بابا
که سقفی ازگل وآهن به زورچکمه های باران
به روی همسروپروانه های مرده اش آرام باریده
کجایش بوی عشق وعاشقی دارد؟؟؟؟
********
نمی دانم .......نمی دانمک چرامردم نمی دانند
که باران ،عشق تنهانیست
صدای ممتدش درامتداد رنج این دلهاست.
کجای مرگ مازیباست...نمی فهمم!!!؟
********
یادآرم روز باران را
یادآرم مادرم درکنج باران مرد
کودکی ده ساله بودم
می دویدم زیرباران....ازبرای تکه ای نان
مادرم افتاد
مادرم درکوچه های پست شهر آرام جان می داد
فقط من بودم وباران وگلهای خیابان بود
نمی دانم
کجای لجن زیباست؟؟؟
********
بشنوازمن ،کودک من
پیش چشم مرد فردا
که باران هست زیبا ازبرای مردم زیبای بالادست
وآن باران که عشق دارد...فقط جاریست برای عاشقان مست
وباران من وتو درد وغم دارد.
********
خداااااااااهم خوب می داند که
این عدل زمینی،عدل کم دارد.